
پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در
مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر
صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش
خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی
دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام
نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!
امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه
:: موضوعات مرتبط:
غمگین ,
,
|
امتیاز مطلب : 162
|
تعداد امتیازدهندگان : 37
|
مجموع امتیاز : 37